سوژينسوژين، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

دختر نازم سوژین

هیس..‘ نه... فریاد بزن دخترم

1392/6/31 0:35
نویسنده : مامان جون
4,711 بازدید
اشتراک گذاری

همراه بابایی رفتیم و فیلم هیس دختران فریاد نمی  زنند پوران درخشنده رو دیدیم... داستانش چیزی بود که بارها تو اخبار و اینترنت و حتی از زبان دوستان و آشنایان شنیده بودم یعنی همون قصه تکراری مورد ازار گرفتن دختران..... ولی حسی که تو فیلم بهم منتقل شد قابل مقایسه با شنیده هام نبود.... خیلی تاثیر گذار بود طوری که برای اولین بار حس کردم کاش دختر نبودی و از این قضیه ناراحت شدم که خیلی باید در این زمینه مواظبت باشم ..  یه نکته دیگه که خوشحالم کرد اینکه چقدر خوب صدای بلندی داری و به خودم گوشزد کردم هیچ وقت نگم بهت ارومتر دخترم   جیغ نزن.. فریاد نزن...

 

موقع برگشت که  برای خرید  رفته بودیم یه لاک هم برات خریدیم و قرار شد بابایی بهت به عنوان جایزه بده... نمی دونم جایی خوندم یا از کسی شنیدم.. اینکه بهتره پدرها برای دخترهاشون لوازم ارایشی بگیرن وو برای زیبا شدن دخترشون  واکنش نشون بدن تا دخترا در اینده و وقتی بزرگ شدن به خاطر شنیدن یاین چنین حرفا  و جلب توجه دنبال جنس مخالف نباشن

خلاصه که وقتی لاک رو گرفتی خیلی خوشحالی کردی و اولین نفر که دم دستت بود شینا بود که سریع براش لاک زدی.... و هر چی اصرار کردیم برای آیناز لاک نزدی و گفتی اون لاک قرمز داره و نمی زنم براش... خونه هم که رسیدیم مونده بودی کی رو لاک بزنی که چی بهتر از مدل همیشگیت بابا جون.... کلی اصرار کردی بهش و گفتی به پاهات لاک میزنم و جوراب می پوشی و کفش می پوشی تا دوستات بهت نخندند.... خودت هم میدونی که لاک برای بابا ها نیست ولی خوب عشق به اینکار داشتی و بالاخره با شیرین زبونیهان بابا رو راضی کردی.... لاک صورتی برای یک مرد!!!! برای اینکه راحتر تصور بشه عکسش رو هم گرفتم

تازه بعدش هم التماس میکردی که بزار به دستت هم بزنم فردا صبح پاکش کن که دیگه این نشدنی بود و بابا قبول نکرد

خلاصه که اون شب تا تونستی به غیر از بابا به ناخنهای خودت و من  لاک زدی... . و من به این نتیجه رسیدم دیگه بی خیال این مسائل تربیتی بشم به دردسرش نمی ارزه... با اینکه زیرانداز گذاشتم ولی فرش و دیوار هم بی نصیب نبودند

خیلی عجله داری  بزرگ بشی و دائم می پرسی من کی اندازه شینا میشم و نگرانی ات هم اینه که نکنه من تا بزرگ میشم شینا بزرگ بشه اندازه مامانش بشه... یعنی دوست داری شینا همچنان ثابت بمونه و تو بهش برسی.... یه مسئله ای هم که نگرانم کرده که البته نمی دونم باید نگران باشم یا نه!!!! تقلید بی چون چرات از شینا هست... هر کاری میکنه رو با اینکه بدونی هم اشتباه هست ولی دوست داری تکرار کنی....

تازگیها هم که میگم بزرگ شدی میگی یعنی ٢٠ سال و ٨ سالم شده

یه ارزوی دیگه هم برای بزرگ شدن و اندازه مامان شدن داری و اونم اینکه سوزنهای خیاطی رو بدم بهت... نمی دونم این علایق یعنی چی... اصرار میکنی و براش گریه میکنی که سوزن بدم دستت.... حالا که دیدی من قبول نمی کنم رضایت دادی وقتی بزرگ شدی اونا رو بدم بهت.... من هم تو ووصیت نامه ام  نوشتم که سوزنها برسه به سوژین!!!!

 

اصرار برای لاک زدن

 

با دقت کامل مشغول لاک زدن هستی.... فکر کنم چون ناخنای بابایی بزرگ هستن و برات راحتتر هست بیشتر دوستی براش لاک بزنی

 

به به تموم شد... چقدر پاهای مردونه با لاک صورتی زیبا می شن!!!!!

تازه استون هم نداشتیم و چند روزی با همون لاک موند و سه نفر هم از دوستان بابایی پاهای لاک زده رو دیدن و جوکی شده بود

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان سورنا
31 شهریور 92 11:32
خیلی پست بامزه ای بود و کلی از دست سوژین و لاک زدنش به پاهای باباش و عکسهاش خندیدم....خیلی بامزه بود.دستت درد نکنه...
مریم مامان باران
2 مهر 92 1:50
وای خدای من خدا نکشتت سودابه نصفه شبی کلی خندیدم و ضعف کردم........پاهای مردونه با لاک صورتی!!!! عالی بودن ولی بابای باران تا حالا تونسته فرار کنه و زیر بار نره.... فیلم رو هم من دوست داشتم ولی نشده برم..... عالی بودن.این بزرگ شدنشونم واسه خودش داستانیه ما هم داریم تنها نیستی....
ناهيد مامان غزل
2 مهر 92 13:27
پس شما هم اون فيلمو ديدي خيلي فيلم تاثير برانگيزي بود من كه كلي متحول شدم آره اون نظرم باهات موافقم كه باباها لوازم شيك و زنونو و لوازم آرايشو براي دخترا بگيرن منم خيلي شنيدم اما به نظرم اين قضيه براي پسرهام ممكنه پيش بياد يعني تو جامعه امروزي هر دو جنس مورد تهديدن
مامان بیتا
10 مهر 92 10:32
سودابه خیلی خندیدم سوژین واقعا بامزه است. خودت هم خیلی بامزه ای که برای سوزنا اینجوری داستان میبافی الهی که هزار سال زنده باشی اون فیلم رو هم من ندیدم ولی راست میگی منم به ایننتیجه رسیدم که نباید به دخترامون بگیم فریاد نزنن اتفاقا بهتره یاد بگیرن با صدای بلند اعتراض کنن.
لیلا مامان کیمیا
16 مهر 92 17:21
من که نشد برم فیلم رو ببینم ولی توصیف اش رو شنیدم و واقعا باید خیلی مواظب گلامون باشیم و اینکه نباید بهشون بگیم داد نزن .... لاک زدن های سوژین هم خیلی خیلی بانمک بود..هم برای خودش هم باباش....خوبه باباش همکاری کرده باهاش....ای دخمل قرتی ...جیگرشووووو