سوژينسوژين، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

دختر نازم سوژین

20 ماهگیت مبارک

1390/11/12 15:30
نویسنده : مامان جون
1,858 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم نازگلکم امروز ١٢ بهمن ماه است و ٢٠ ماهگیت کامل شد .. و واقعا هم دختر بیستی هستی همواره ٢٠ باشی

با اینکه اینروزا سرم خیلی شلوغه با برنامه های کاری و مسافرت ولی گفتم حتما برات یادداشت بزارم و اتفاقهای این ماه رو برات بگم

تو اين ماه يه مرواريد تازه تو دهنت ديده شد و  دوازدهمين دندونت نیش زد 

        دندون ناز و تازه             سوژين بهش می نازه   

  میگه مامان قشنگن         دندونای تمیزم    مامان میگه قشنگن        دخترک عزیزم

 

حتي وقتي جيغهاي بنفشت هم بهترين موسيقي دنياست براي من...... قربون صدات بشم.... ولي براي اينكه بقيه اذيت نشن و هم اینکه برات عادت نشه،  وقتي جيغ مي كشي دعوات مي كنم و تو سريع با يه صداي نازكي مي گي مامان­ن­ن­­

راستي تو اين ماه پاسپورتت اومد و اين هم بگم مثل يه خانم خودت رفتي و انگشت زدي و آقاي سرهنگ تو رو ديد و تاييد كرد كه اين خانم كوچولو مي تونه پاسپورت بگيره و بره خارجه براي گردش.. اينم تصوير پاسپورتت... قربون موهاي پريشونت ... عكس پرسنلي رو 2 ماه پيش گرفتيم قبل از اينكه موهات رو كوتاه كنيم و من خيلي شيك موهات رو موش موشي بسته بودم ولي آقاي عكاس  گفت روي گوشش رو گرفته و اين جوري قبول نمي كنن كه در نهايت اين عكس شد..

عشق مامان اين ماه تو غذا و شير خوردن زياد اذيت نكردی و دختر خوبي بودی ولي نمي دونم چرا وزنت تغييري نكرده و ثابت مونده فكر كنم باز بايد يه حركت جهادي كرد و تو رو يه تكوني داد پر وزن من نفس من

يه كاري كه خيلي دوست داري قايم موشك بازي ... ميري پشت در يا پشت ميز و صندلي و يا داخل كمد ديواري و صدا مي كني مامان--- سوژين ---دد--- و من بايد دنبالت بگردم و وقتي پيدات مي كنم كلي دو تايي ذوق مي كنيم ....ولي يه بار هم صدات در نمي اومد و خيلي گشتم دنبالت و تو با اينكه منو مي ديدي انگار نه انگار ...حال فكر مي كني موش موشك من كجا بود؟؟؟ توي كمد ديواري كنار در, پشت جاروبرقي ,الهي قربون اين دختر زرنگم بشم

فداي اون گريه كردنت بشم كه تازگيها اداي گريه كردن رو در مي آري و لوس مي شب وكلي بايد نازت كنيم قربون صدقت بريم.. فرشته کوچولوی من آخه اینکارا لازم نیست من که همیشه به فکرتم

قرتي خانوم علاق زيادي هم به لوازم آرايش داري و چون من بهت نمي دم با بابايي مي ري تو اتاق خواب و مشغول بازي (بازي كه چه عرض كنم خراب كاري) مي شي و هر وقت زمان طولاني با بابا تو اتاق باشي مي فهمم كه توطئه درميونه و داري آرايش بازي مي كني

دايره لغاتت هم زياد شده و هر چي مي گيم با لهجه شيرين خودت تكرار مي كني

بووووووووووو         برو (عاشق برو گفتنتم ولي به مامان جون نمي گي)

ناییییییی            نازکردن

مينا

ممممممميم           مريم

آر  ژو                  آرزو

ناژي                   نازي

ريژا                    رضا

اومود                  اميد

 ابیووو                 ابرو

گا                     گاز

گو                    گوش

و خیلی چیزای دیگه .......

نماز رو هم خیلی خوب می خونی و تسبیح دور گردنت و قشنگ بلند می شی و میری سجده و با زبونت یه چیزایی می گی ... درسته ما نمی فهمیم ولی خدای مهربون می دونه تو داری باهاش راز و نیاز می کنی

قربونت برم دکتر که نبردیمت ولی  ترازوی خونه وزنت رو ١٠٢٠٠ نشون میده... خودت هم دیگه می دونی دائم باید وزنت کنترل بشه و اگه چند روز ما وزنت نکنیم خودت می ری رو ترازو و یه چیزایی میگی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سورنا
25 بهمن 90 8:13
ای خدا پاسپورتش رو ببین.بیست ماهگی و پاسپورتت مبارک وورجک.